زهرا13

زهرا13


تاریخ : 18 مرداد 1391 - 15:32 | توسط : sabzineh | بازدید : 568 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

زهرا گلي 4

زهرا گلي 4


تاریخ : 18 مرداد 1391 - 13:34 | توسط : sabzineh | بازدید : 1145 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

زهرا12

زهرا12


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 22:25 | توسط : sabzineh | بازدید : 596 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

زهرا10

زهرا10


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 22:24 | توسط : sabzineh | بازدید : 577 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

زهرا11

زهرا11


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 22:24 | توسط : sabzineh | بازدید : 625 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

زهرا9

زهرا9


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 22:23 | توسط : sabzineh | بازدید : 603 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

روز سوم الي هفتم زندگي زهرا جان

تقريبا از روز اول ولي از روز سوم بيشتر زردي دخترم مشخص شد گفتيم مبريم دكتر ببينيم چي ميگه بعداز ظهر روز سوم يعني بيست و هفتم تيرماه نود و يك بود رفتيم بيمارستان ابوذر مختص كودكان دكتر ديد گفت ازمايش خون بايد بده ببينيم درجه زرديش چنده آزمايش از دخترم گرفتند و گفتند جوابش ساعت دو شب اماده مي شه رفتيم خانه ساعت دو شب بود برگشتيم گفت درجش دهه و خوبه ولي يكبار ديگه پس فردا بايد ازمايش بده ما هم رفتيم خانه و دوباره ازمايش داديم كه گفت يك درجه بالاتر رفته كه خيلي ناراحت شدم و گريه كردم آخه دخترم ريزه ميزه هي ميخوان خون بگيرن گفتم فايده نداره بايد ببرم مطب متخصص كودكان - يه دكتر به نام سيد سعيد مرعشي در دفتر تلفن پيدا كرديم و رفتيم كه ايشان رييس بيمارستان ابوذر نيز بودند و گفت نيازي به ازمايش مجدد براي بار سوم نيست فقط شير مادر و خوب ميشه كه براش پرونده تشكيل داد و قرار شد ده روز بعد دوباره ببينتش و خدا را شكر بهتر هم شد و ضمنا گفت دخترم زهرا تازه وزن ابتداي به دنيا امدنش را پر كرده زيرا نوزادان در دو هفته اول وزن كم مي كنند و اين ده روز هم كه دكتر گفت براي وزن گيري بود ميخواهد ببيند چقدر وزن اضافه كرده

دختر گلم دوستت داريم و از خداوند متعال برايت آرزوي صحت وسلامت در پناه حق را خواستاريم

مامان و بابا


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 22:01 | توسط : sabzineh | بازدید : 692 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

روز دوم زندگي زهرا دختر گلم + كادو ها

با عرض سلام

من ميترا مامان زهرا جان هستم و براي شما دوستان از روز دوم زندگي زهرا خانم كه در بيمارستان است مي نويسم و باباش داره كارهاي ترخيص را انجام مي ده كه كم كم خانم كوچيك را آماده كنيم براي آشنايي با محيط جديد در خانه - ساعت يك و نيم ظهر بود كه كارهاي ترخيص تمام شد و من به همراه مامانم و همسرم و زهرا جان دختر گلمان به منزل رفتيم . چند روزي را همراه با درد در كنار زهرا خانم سپري كردم بعد از آن كه كمي بهترشدم ابتدا عموي زهرا جان محمود رضا همراه با مادر پدري و عمه زهره همراه با دخترانش الهام و فرانك به منزل ما امدند كه يك گردنبند زيبا با نام زهرا براي دختر گلم كادو آورده بودند و عمه زهره كادو نقدي به هماره يك دست ست كامل لباس نوزادي و عمه مرضيه يك عدد سكه پارسيان و برادر شوهر عمه مرضيه مقداري وجه نقد كادو داده بودند .

بعد از آن خاله سليمه به همراه همسرشون يك گردنبد بسيار زيبا كه در دورن ان آيه ان يكاد بود به دخترم كادو دادند - مادر بزرگ و خاله زهره هم يك عدد النگوي پهن بسيار زيبا و دايي محمد علي گيتار - خاله شريفه يك عدد گوشواره زيبا و دختر خاله شريفه طاهره خانم گل يك عدد انگشتر بسيار زيبا - دختر كوچولوي طاهره خانم مليكاي عزيز يك جعبه اسباب بازي - دايي شريف دويست هزار تومان وجه نقد و عمو حسين مقداري وجه نقد

كه از تمام عمه ها و عمو و خاله ها و دايي ها تشكر مي كنم و اميدوارم كه بتوانم زحماتشان را جبران كنم

و اما كادوي خودم كه همسر عزيزم براي به دنيا آمدن زهرا جان به من دادند 4 عدد النگو بود - دستشون درد نكنه و اميدوارم كه سايشون بالاي سر من و دختر عزيزش هميشگي باشد انشاا...


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 21:00 | توسط : sabzineh | بازدید : 857 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

زهرا7

زهرا7

عكسهاي بدو تولد زهرا جان دختر گلم كه تا امروز 11 روزه شده
تاریخ : 04 مرداد 1391 - 23:24 | توسط : sabzineh | بازدید : 669 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید