به روز رسانی

سلام به همراهان وبلاگ 

وقت بخیر

خیلی وقت بود که وبلاگ دخترم زهرا را به روز رسانی نکرده بودم آن هم به واسطه یک سری مشکلات درسی و بچه داری بوده و الان که به مراتب خلوت تر هستم دوست دارم که برای دخترم زهرا بنوسیم 

نازنین زهرای مادر الان سه سال و ده ماهه هستی که انشالله 25 تیر چهار سالگی را پشت سر می گذاری این را بدان تا همیشه و تا زمانی که نفسمان یاری کند تو را به یاری خدا همراهی کنیم  انشالله 

زهرای مادر پس از اتمام مرخصی اداری من در مهد کودکی در کیانپارس ثبت نامش کردم و پس از ان که حس کردم بسیار مریض می شود به پیشنهاد مامانم و کمک یکی از اقوام زهرا را به انها سپردیم که بسیار مساعدت و یاری کردند .

یکسال نزد ایشان بودند و پس از آن در مهدکودک مهر مبین واقع در کیانپارس خ 6 شرقی به مدیریت سرکار خانم یزدی ثبت نامش کردم که از دو سالگی تا به الان که سه سال و ده ماهش است در این مهد کودک مشغول به فراگیری می باشد .

انشالله برای پیش دبستانی با توجه به اینکه نیمه اول هستند در مدرسه کانون نخبگان ثبت نام شده که در 95/2/22 امتحان ورودی دارد البته پیش ثبت نام است به این دلیل که مهر 95 نه مهر 96 وارد پیش دبستانی می شود . 

دخترم زهرا جان 

انشالله با یاری خدا و درایت و پشتکار خودت به اهداف بلندت در آینده دست پیدا کنی و از گامهای بلندت دیگران را نیز بهره مند گردانی 

انشالله 


تاریخ : 04 اردیبهشت 1395 - 23:22 | توسط : sabzineh | بازدید : 688 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

مهم ترین خبر

مهم ترین خبر به نقل از زهرا نیوز

دختر گلم اولین ماه محرم زندگی خود را تجربه میکند و قرار است در روز علی اصغر (ع) به همراه من بریم به محل مراسم شیر خوارگان حسینی

مادرجون مامان مامان میترا هم برام یه بلوز  و شلوار علی اصغر گرفته باهاشون عکس گرفتم بذارم تو وبلاگم

خیلی خوب بود

همتون رو دوست دارم و امیداورم خود و فرزندان دلبندتان در پناه حسین و ال حسین (علیهما اسلام باشید)


تاریخ : 28 آبان 1391 - 05:14 | توسط : sabzineh | بازدید : 645 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

دنباله خاطرات زهرا جان

سلام شب خوش امشب 27/8/91 است و زهرا جان خواب هستند از روز یکشنبه شروع می کنیم که ساعت 4 بعد از ظهر با پرواز زاگرس به اهواز برگشتیم و روز سه شنبه به اتفاق زهرا جان به منزل داییش رفتیم تولد محمد مهدی پسر کوچک برادرم و بعد از آن در25/8/91 که زهرا جان آخرین روز چهار ماهگی خود را پشت سر می گذاشت به مرکز بهداشت رفتیم و واکسن چهار ماهگیش را هم زد و تقریبا دو روز تب داشت ولی خدا را شکر بهتر شد

و این را هم اضافه کنم که زهرا جان بسیار فضول شده طوری که هنگام ذوق کردن جیغهای بلندی می کشد و هنگام شیر خوردن پایین تنه روی زمین و فقط سرش به سمت بالا است برای شیر خوردن ضمنا روی شکم هم بر می گردد و کمی می ماند و گریه می کند و می نشیند ولی اشیا را نمی تواند به راحتی در دست بگیرد .

 


تاریخ : 28 آبان 1391 - 05:03 | توسط : sabzineh | بازدید : 649 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

اخبار اولین مسافرت زهرا جان به نقل از زهرا نیوز

با سلام خدمت تمامی دوستان و همراهان وبلاگ دختر گلم زهرا جان دیروز 14/8/91 دختر گلم اولین مسافرت خود را در 4 ماهگی به تهران به منزل خاله آمنه و عمه مرضیه تجربه کند امروز هم که 15/8/91 می باشد در منزل آجی آمنه هستیم و امروز قرار بود بریم بیرون که زهرا خانم خوابید در این سفر قرار است بریم گوشها شو سوراخ کنیم و عکس آتلیه ای براش بگیرم امروز هم که خاله آمنه از دانشگاه آمد یه کتاب زیبا هدیه از طرف خاله سلیمه براش آورده بود این کتاب زیبا بنام آشپزی نوین برای کودکان از سه ماهگی تا هیجده ماهگی مابقی خاطرات در آینده نزدیک
تاریخ : 16 آبان 1391 - 02:29 | توسط : sabzineh | بازدید : 708 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

ادامه ارسال عكس امكان پذير نيست

دوست داشتم عكسهاي بيشتري ارسال كنم ولي جواب نمي ده خطا مي ده
تاریخ : 05 مهر 1391 - 10:14 | توسط : sabzineh | بازدید : 603 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

و اما بعد

الان ساعت يك و چهار دقيقه - زهرا جان خواب هستند -از آخرين باري كه به وبلاگ مراجعه كردم مدتي مي گذره علت اون هم اين است كه زهرا جان كم كم داره بزرگ مي شه و دردسر هاي خاص خودش ولي سعي مي كنم زود به زود نوشته ها و عكساش رو به روز كنم ديروز آجي من سليمه جان و خاله زهرا جان كه امسال هم به حول و قوه خداوند بزرگ و منان كارشناسي ارشد در واحد علوم و تحقيقات تهران پذيرفته شد به من گفت كه عروس گلشون راحيل جان و مامان وانياي عزيز به وبلاگ زهرا جان سر زدند و نظر هم نوشتند كه مي بايست با يك پيام تشكر مي كردم و به سرعت اين كار را انجام دادم و اما بعد : زهرا جان مطابق نظر دكترش جناب آقاي دكتر سيد سعيد مرعشي شوشتري تمام مناسبت هاش اعم از قد - وزن و ... خوب است و مورد تاييد ايشان روز 25/6/91 بود كه براي سري دوم از بدو تولد واكسن داشت كه بردم بهداشت منطقه باهنر واكسن ها شو زدند و يك قطره تب هم گرفتم كه حدوداً سه روز تب كرد و روز چهارم خوب شد و الان هم وزن دختر گلم كه ده روزه تو سه ماهگي پا گذاشته 5 كيلو و دويست گرم و قد 52 سانتي متر مي باشد اميدوارم كه هميشه مورد عنايت خاص خداوند به جهت سلامتي و موفقيت در آينده باشه دوستت داريم زهرا جان مامان ميترا و بابا احمد رضا همه اينها واسه خاطر توئه قشنگ مهربونم پس بمون تا بمونيم در كنار هم بوس
تاریخ : 05 مهر 1391 - 09:33 | توسط : sabzineh | بازدید : 580 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

صحت و سلامت

با سلام روز 3/6/91 زهرا خانم گل را به همراه بابايش برديم مطب دكترش جناب اقاي سيد سعيد مرعشي شوشتري كه پس از انجام معاينات لازم از وضعيت دخترم راضي بود قد حدودا از 48 به 53 رسيده بود وزن هم از 3 كيلو به 4 رسيده بود با ارزوي توفيق براي همه نيني ها و ماماناشون
تاریخ : 06 شهریور 1391 - 08:31 | توسط : sabzineh | بازدید : 545 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

چهلمين روز تولد دخترم زهرا

سلام و تبريك عيد سعيد فطر و قبولي طاعات و عبادات از طرف من و دخترم روز 4 شهريور 1391 چهلمين روز تولد زهرا جان بود كه زهرا خانم گل را بردم منزل مادر جون (مامان مادري)‌و زهرا جان حمام روز چهلمش را هم انجام داد به اميد سلامتي و صحت و در پناه خدا و قران و ائمه در تمام طول زندگي زهرا جان چهلمين روز از زيباترين لحظات زندگي تو بهت تبريك مي گم ماماني
تاریخ : 06 شهریور 1391 - 08:14 | توسط : sabzineh | بازدید : 811 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

روز سوم الي هفتم زندگي زهرا جان

تقريبا از روز اول ولي از روز سوم بيشتر زردي دخترم مشخص شد گفتيم مبريم دكتر ببينيم چي ميگه بعداز ظهر روز سوم يعني بيست و هفتم تيرماه نود و يك بود رفتيم بيمارستان ابوذر مختص كودكان دكتر ديد گفت ازمايش خون بايد بده ببينيم درجه زرديش چنده آزمايش از دخترم گرفتند و گفتند جوابش ساعت دو شب اماده مي شه رفتيم خانه ساعت دو شب بود برگشتيم گفت درجش دهه و خوبه ولي يكبار ديگه پس فردا بايد ازمايش بده ما هم رفتيم خانه و دوباره ازمايش داديم كه گفت يك درجه بالاتر رفته كه خيلي ناراحت شدم و گريه كردم آخه دخترم ريزه ميزه هي ميخوان خون بگيرن گفتم فايده نداره بايد ببرم مطب متخصص كودكان - يه دكتر به نام سيد سعيد مرعشي در دفتر تلفن پيدا كرديم و رفتيم كه ايشان رييس بيمارستان ابوذر نيز بودند و گفت نيازي به ازمايش مجدد براي بار سوم نيست فقط شير مادر و خوب ميشه كه براش پرونده تشكيل داد و قرار شد ده روز بعد دوباره ببينتش و خدا را شكر بهتر هم شد و ضمنا گفت دخترم زهرا تازه وزن ابتداي به دنيا امدنش را پر كرده زيرا نوزادان در دو هفته اول وزن كم مي كنند و اين ده روز هم كه دكتر گفت براي وزن گيري بود ميخواهد ببيند چقدر وزن اضافه كرده

دختر گلم دوستت داريم و از خداوند متعال برايت آرزوي صحت وسلامت در پناه حق را خواستاريم

مامان و بابا


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 22:01 | توسط : sabzineh | بازدید : 687 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر