روز دوم زندگي زهرا دختر گلم + كادو ها

با عرض سلام

من ميترا مامان زهرا جان هستم و براي شما دوستان از روز دوم زندگي زهرا خانم كه در بيمارستان است مي نويسم و باباش داره كارهاي ترخيص را انجام مي ده كه كم كم خانم كوچيك را آماده كنيم براي آشنايي با محيط جديد در خانه - ساعت يك و نيم ظهر بود كه كارهاي ترخيص تمام شد و من به همراه مامانم و همسرم و زهرا جان دختر گلمان به منزل رفتيم . چند روزي را همراه با درد در كنار زهرا خانم سپري كردم بعد از آن كه كمي بهترشدم ابتدا عموي زهرا جان محمود رضا همراه با مادر پدري و عمه زهره همراه با دخترانش الهام و فرانك به منزل ما امدند كه يك گردنبند زيبا با نام زهرا براي دختر گلم كادو آورده بودند و عمه زهره كادو نقدي به هماره يك دست ست كامل لباس نوزادي و عمه مرضيه يك عدد سكه پارسيان و برادر شوهر عمه مرضيه مقداري وجه نقد كادو داده بودند .

بعد از آن خاله سليمه به همراه همسرشون يك گردنبد بسيار زيبا كه در دورن ان آيه ان يكاد بود به دخترم كادو دادند - مادر بزرگ و خاله زهره هم يك عدد النگوي پهن بسيار زيبا و دايي محمد علي گيتار - خاله شريفه يك عدد گوشواره زيبا و دختر خاله شريفه طاهره خانم گل يك عدد انگشتر بسيار زيبا - دختر كوچولوي طاهره خانم مليكاي عزيز يك جعبه اسباب بازي - دايي شريف دويست هزار تومان وجه نقد و عمو حسين مقداري وجه نقد

كه از تمام عمه ها و عمو و خاله ها و دايي ها تشكر مي كنم و اميدوارم كه بتوانم زحماتشان را جبران كنم

و اما كادوي خودم كه همسر عزيزم براي به دنيا آمدن زهرا جان به من دادند 4 عدد النگو بود - دستشون درد نكنه و اميدوارم كه سايشون بالاي سر من و دختر عزيزش هميشگي باشد انشاا...


تاریخ : 05 مرداد 1391 - 21:00 | توسط : sabzineh | بازدید : 857 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام