امروز 31/3/91
سلام بر عروسک زیبای من
امیدوارم حالت خوب باشه - می دونم دیگه بزرگ شدی و جات تو شکم مامانی تنگ شده کمی تحمل کنی تموم می شه و به دنیا میایی
عزیزتر از جانم امروز به اتفاق خاله رفتیم بازار و سری دوم وسایلتو خریدیم
یه چند دست لباس دیگه با سایز بزرگتر - مقداری وسایل سرگرمی - تخت و دو دست لباس مهمونی که یکیش هدیه خاله بود به دختر گلم (لباسی که جنس لی هستش و یه کلاه هم داره) و چند تا جوراب عروسکی زیبا
همون شب هم بعد از خوردن شام به اتفاق بابایی
اون رفت سراغ درس خوندن و من هم رفتم کمد وسایل دخترم را چیدم که بعدا فیلمش را هم به دخترم نشون می دم
دوستدار تو مامان و بابا